سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

ترسیم حالات امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در شب نوزدهم

شاعر : عبدالحسین میرزایی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

کس نمی‌داند چها بر قلب مولا می‌گذشت            لحظه‌های آخرش با یاد زهرا می‌گذشت
دخترش را کرد آرام و سپس در را گشود            گفت کاش آن روز زهرایم به پشت در نبود


در که شالش را گرفت از دل قرارش را گرفت            یادش آمد میخ در دار و ندارش را گرفت
شال خود محکم ولی در را علی آهسته بست            یادش آمد ضربِ در پهلوی زهرا را شکست
تا قدم در کوچه‌ها زد لرزه بر پایش فتاد            یاد آن روزی که بین کوچه زهرایش فتاد
یادش آمـد باز تـنها یـاورش را می‌زدند            دستهایش بسته بود و همسرش را می‌زدند
تا در مسجـد فـقط می‌کرد مـولا زمزمه            فـاطـمه یا فـاطـمه یا فـاطـمه یا فـاطـمه
گریه می‌کرد و دعا می‌کرد یا رب یا مجیر            که علی را دیگر از این مردم دنیا بگیر
سجده آخـر دعای مرتضی شد مستجاب            تیغ اشقی الاشقیا بشکست فرق بوتراب
خورد با صورت زمین شیر خدا از حال رفت            در همان لحظه دلش یک لحظه تا گودال رفت
دید در گودال آن خدّالـتریب افتاده است            بین یک لشکر حسین او غریب افتاده است
یک طرف در بین مقتل دست و پا می‌زد حسین            یک طرف بر روی تل زینب صدا می‌زد حسین
دور تا دورِ حسینش چشم تا می‌کرد کار            نیزه بود و نیزه بود نیزه بود و نیزه دار
گفت ای نامرد کمتر بین خون تابش بده            یا مَـبُر سـر از تـنـش یا لااقـل آبـش بده

نقد و بررسی